دوباره اينجا رو راه بندازيم، ها؟
و البته بر همه واضح و مبرهن بود، و حتا شايد نبود، که اين مدت به شدت درگير درسخوندن بودم. الان هم هفتهی آخره. الان همه رو به شکل سمافور و مانيتور میبينم. صبح همه رو شکل درخت AVL میديدم. قبلترش هم ...(لازمه ادامه بدم يآ به وخامت اوضاع پی برديد؟) جمعه عصر و شنبه صبح کنکور، به صرف حرص و جوش و کيک و آب خنک برگزار خواهد شد. ۵ شنبه عصر هم که IT میدم. ممنونم. شما هم آخر هفتهی خوبی داشته باشيد!
خلوتخوش است و يارهم، يار من! سوختگی هم در کار نيست خوشبختانه. تمام مسائل ايمنی هم رعايت میشه.
میگم Camel گوش میکنم. میگه شتر گوش میکنی. شتر گوش میکنم. در همين راستا ۳ آهنگ End of the day و Coming of age و The hour candle رو پشت سر هم گوش کنيد. کلن مدتهاست گاهی سری به کمل میزنم و هربار يه سری آهنگ جديد کشف میکنم. احتمالن بعدن يه سری لينک راجع به خود گروه اينجا میذارم و اگه خط پرسرعت محل کارم برقرار بود همين ۳ تا آهنگ رو آپلود میکنم.
دنبال دیویدی کارهای شوستاکويچ میگردم. کسی سراغ نداره؟
میگه اطلاعيه رسمی زدن که کلاسهای دانشگاه به علت اعتراض دانشجويان به انفجارات اخير تعطيل است. اشک شوق توی چشمهام جمع شد بابت اين حرکت خودجوش و مردمی و دانشجويی. به اين حرکت میگن کاملن خودجوش و مردمی، همراه با بخشنامه. مثل اين حرکات خودجوشی که گاهی تلويزيون نشون میده. همچين دارن با ۸ تا دوربين از زوايای مختلف ازش فيلمبرداری میکنن، انگار واحدهای سيار صدا و سيما هم همون لحظه از زمين خودجوشيدن!(بگذريم از افکتها و باقی مسائل. انگار نه انگار که حرکت خودجوش مثلن نيمساعت پيش برگزار شده! انگار همونجا واحد فنی هم همراه واحد سيار از زمين خودجوشيده. اصلن اين راديو تلويزيون ما يه خاصيتی داره خيلی مستعد خودجوشش ديميه!)
اين يه هفته آداب و ترتيب رو بر ما ببخشيد از اين ليست لينکهای کنار دستتون آخرين پست علی قديمی(مقالهاش تو روزنامهی اعتماد ملی-راستی کسی آدرس سايت روزنامه رو نداره؟) و امشاسپندان رو عجالتن بخونيد.
و دربارهی مطلب امشاسپندان: به دلايل مختلفی(که اين خودش بحثش مفصله) جمعهای فمينيستی(حرکتهای عاقلانه و بدون تعصبشون) تو ايران خيلی محدود برگزار میشن و صداشون به خيلی از قشرهای جامعه نمیرسه متاسفانه. راجع به اين قضيه بحث زياد میشه کرد، راجع به اين برد محدود حرکتها، اما لااقل توی جمع خود ما به اصطلاح شهروندان سايبر، میشه گسترشش داد، نمیشه؟ مطمئنم خيلی از زنها هستن که توانايی حمايت لااقل فکری و علمی رو از اين جريانها دارن و به علت اينکه برخورد مستقيمی با اين گروهها نداشتن ازشون جدا افتادن. از اون طرف هم خيلی از ما عناصر ذکور(اصطلاح بهتری الان به ذهنم نمیرسه) اگر در جريان برنامههای اين تشکلها قرار بگيريم(برنامههای سايبر. يا برنامههايی که ريشهشون از همينجا شروع میشه) میتونيم اگر لازم باشه به نوعی کمک کنيم. به هر حال اين رفتار به شدت آزاردهنده، تو جامعه به صورت يه حق دراومده. و نه فقط مخصوص قشرهای خاصی از جامعه(که با سطح فرهنگ و تحصيل و محيط اجتماعی خاصی شناخته میشن) که دور و بر خودمون و پشت ژستهای روشنفکرانه(و در سطح وسيعترش، جنتلمنانه!) خيلی از شايد دوستان و همنشينان ما، نوع ديگهای از همين رفتارها ديده میشه.
البته اين نظر کاملن شخصی منه چون تا حالا متاسفانه برخورد نزديکی با اين مجموعهها نداشتم و هميشه يه حمايتکنندهی ضمنی بودم(که عملن، به دلايل زيادی، به هيچ دردی نمیخوره)، و در جريان مسائل و مشکلاتشون نيستم.
نمیشد ديگه! اين همه مدت نبودم بايد يه خرده افاضه میفرمودم متاسفانه(هردو موردش برای شما البته! :)) )