"I'm sorry if any of you are catholic. I'm not sorry if you're offended, I'm actually just sorry by the fact that you're catholic." - Bill Hicks
از اینجا
2007/05/28
2007/05/16
آقا من یک رفیق دارم، برنامهاش اینه که به تعداد موهای سرش(که میتونم به شما اطمینان بدم کم نیستن!) آدرس وبلاگش رو عوض کنه(بعد هم احتمالن باید معرفیش کنیم به گینس به عنوان رکورد-دار. و احتمالن اون موقع چون معروف شده، دوباره آدرس وبلاگش رو عوض میکنه!).
آپدیت - دو ساعت بعد: آقا من دو عدد رفیق هم دارم، برنامهشون اینه که به تعداد موهای سرشون(که میتونم به شما اطمینان بدم کم نیستن!) آدرس وبلاگهاشون رو عوض کنند(بعد هم احتمالن باید معرفیشون کنیم به گینس به عنوان رکورد-دار. و احتمالن اون موقع چون معروف شدهان، دوباره آدرس وبلاگها رو عوض میکنن!). تازه این رفیق دومی، نهایت سعیش رو میکنه که آدرسهایی برای وبلاگش انتخاب کنه که به هیچ عنوان، در هیچ صورت، و به هیچ وجه نتونی به خاطرش بسپاری.
آپدیت - دو ساعت بعد: آقا من دو عدد رفیق هم دارم، برنامهشون اینه که به تعداد موهای سرشون(که میتونم به شما اطمینان بدم کم نیستن!) آدرس وبلاگهاشون رو عوض کنند(بعد هم احتمالن باید معرفیشون کنیم به گینس به عنوان رکورد-دار. و احتمالن اون موقع چون معروف شدهان، دوباره آدرس وبلاگها رو عوض میکنن!). تازه این رفیق دومی، نهایت سعیش رو میکنه که آدرسهایی برای وبلاگش انتخاب کنه که به هیچ عنوان، در هیچ صورت، و به هیچ وجه نتونی به خاطرش بسپاری.
2007/05/10
ای بابا! باور کنید وضعیتیه عجیب. زندگیم به باگ بزرگی به اسم خدمت مقدس(دقت کردید؟ داریم از هرچیز مقدس به نحوی متنفر میشیم!) دچار شده که تمام ریسورسها رو اشغال کرده و نمیگذاره لحظهای آرامش داشته باشم. این دو سه هفته درگیر دکتر رفتن و این برنامهها بودم(برای معافیت پزشکی اقدام کردم). این وسط مشخص شد یه جور بیماری قلبی هم دارم(افتادگی + نارسایی دریچه میترال. از من نپرسید چیه چون نمیدونم! وقتی دکتر گفت افتادگی دریچه، خودم رو تصور میکردم که یه مشت دریچه افتادن ته قلبم و راه که میرم تلق تلق صدا میدن! این هم از عمق درک من از علم پزشکی :)) ). دکتر قلبم میگه اگر تو کمیسیون پزشکی اذیت نکنن معاف میشم. امیدوارم اینطور باشه، اما تا کارت معافی رو با چشم خودم نبینم باورم نمیشه. خلاصه که اصلن حوصله نوشتن ندارم(این نوشتهی زیر رو هم چند روزه نوشتم، اما حوصله نداشتم پستش کنم).
آقا من دیدم به هر صورت که اینجا شدت و وضعیت خندیدنم رو بعد از خوندن این پست تشریح کنم، باز هم نمیشه که نمیشه، لذا از پروفسور تاراگون کمک گرفتم(در نسخه ترجمه شده، برگاموت آمده است. گمونم ترجمههای ایرانی قدیمی از نسخهی فرانسوی باشه).
آقا من دیدم به هر صورت که اینجا شدت و وضعیت خندیدنم رو بعد از خوندن این پست تشریح کنم، باز هم نمیشه که نمیشه، لذا از پروفسور تاراگون کمک گرفتم(در نسخه ترجمه شده، برگاموت آمده است. گمونم ترجمههای ایرانی قدیمی از نسخهی فرانسوی باشه).
Subscribe to:
Posts (Atom)