خب در-شوک-سرباز-شدن-بودگی هم تمام شد. برنامهی ۳-۲ سال آینده رو هم ریختم(تا جایی که میشد).
و جایی خوندم(لینکش تو گوگل نیوز بود با تیتر A study in scarlet) که قراره اسکارلت جوهانسن یه سری از کارهای تام ویتس رو کاور کنه. البته معلوم نیست الان تو اسپانیا سر صحنهی فیلم وودی الن این کار رو میکنه(شاید هم با مرد کوتولهی عینکی نابغه همخوانی کنه. گفته بودم که یه سری ترک از کارهای جز وودی الن از داونلود کردم؟ خوشم اومد. اگر کسی خواست بگه تا یه جایی آپلودشون کنم) و اینکه کدوم کارهای ویتس رو کاور میکنه، اما گمون نکنم آهنگ محبوب من(Take it with me when I go) جزو اونها باشه. هر طور فکر میکنم حس آهنگ فقط به صدای بینظیر آقای ویتس میخوره(جدا از اینکه آقای خواننده آهنگ رو برای همسرش خونده و خب گمون نکنم خانم جوهانسن بخواد برای همسر تام ویتس با اون احساس بخونه :)) ). به هر حال من از جوهانسن بازیهای خوبی در The Black Dahlia، Scoop،Match Point،Lost in Translation،Girl with a Pearl Earring و The Man Who Wasn't There دیده بودم. ببینیم در دنیای موسیقی با جا پای تام ویتس چه میکنه.
دارم رو فیزیکال دیزاین این دیتابیسهای احمقانه کار میکنم. از صبح حدود ۱۵۰ صفحه رفرنس خوندم پای کامپیوتر. چشمهام از حدقه در اومد.
برای استراحت Nasa TV نگاه میکنم. استفادهی بهینه از اینترنت دانشگاه!
شمارهی جدید مجلهی فیلم ۲ پروندهی کوتاه دربارهی آنتونیونی و برگمان داره. راستی گفته بودم که مهر هفتم رو دیدم؟ عالی بود.
افکار پراکنده و به هم ریخته. شفاف میبینم اما افق دید محدوده. نوشتههام بی سر و ته شده، همزمان با فکر کردن مینویسم. اول هر بند هم "-" نگذاشتم که جدا از هم تصور نشه.