2008/04/09

شیخنا میت‌لف می‌فرماید:

what about your future
It's defective, you can shove it up your ass

آقا البته مقادیری بی‌ادبی فرمودند، اما به هر حال نقل ایشان حکیمانه بود.

پ.ن: سریال لبه تاریکی یادتونه؟ اون‌جایی که زباله‌های اتمی رو توش نگه می‌داشتن اسمش چی بود؟ یادتونه(بدون استفاده از اینترنت. فقط به کمک حافظه)؟ اسم اون سایت یا هر چی که بود. چند شبه اریک کلاپتن گوش می‌کنم و سعی می‌کنم اسم اون جای لعنتی یادم بیاد. و قبل از این که بپرسید یا پیشنهاد بدید، نه، می‌خوام برای یک بار مستقیم نرم سراغ ویکی‌پیدیا، ببینم این خرد جمعی به چه دردی می‌خوره.

پ.پ.ن: رادیو می‌گفت مردم امروز صبح به مناسبت هسته‌ و اینا زنجیره انسانی خودجوش ۱۸ کیلومتری تشکیل دادن. خودجوش؟ یعنی کله سحر ۱۸ کیلومتر آدم بی‌کار تو خواب راه افتادن(احتمالن مثل خواب‌گرد تیپیکال دست‌هاشون رو هم دراز کرده بودن جلوشون) رفتن زنجیر تشکیل دادن؟ فکر کن که آی‌کیو شنونده رو چقدر فرض کردن(از "صدف‌های کف اقیانوس" هم پایین‌تر :)) این روزها به شدت از استفاده از فرهنگ لغات کاپیتان هادوک لذت می‌برم. راه می‌رم و تو دلم به این آدم‌های عجیب و غریب می‌گم "خیار دریایی". بچه‌گانه‌ست، اما مهم نیست، حس خوبی داره. شما هم اگر قرار بود زورکی ۲ سال تو پادگان باشید این رو امتحان کنید. مطمئن باشید با من و کاپیتان پادلاک هم‌عقیده می‌شید-غلط املایی مربوط به من نیست، این رو کاستافیوره گفت).

No comments: