2005/07/13

Lord of the pings: Return of the Postman

مرده بودم؟ نه‌خير! منفجر شده‌ بودم؟ فکرش رو هم نکنيد. چرا نبودم؟ خب حالا که همدست‌هام به همه‌چيز اعتراف کردن، دليلی نداره از شما پنهان کنم. همه چيز از mail نگار شروع شد. اصولن يکی از معجزات انسان‌های نيلی اينه که با فرستادن يه نامه، با يه جور فنون خاص که رازش بر هيچ‌کس جز خودشون مکشوف نيست می‌فرستنت اون‌ سر دنيا(و شايد حتا اون دنيا). خلاصه بلافاصله بعد از نامه‌ی نگار، يه برنامه‌ی مسافرت فوری جور شد و اين بود که من اين چند روز نتونستم بنويسم.
عجالتن خبر عدم وفات خودم رو اين‌جا گذاشتم تا بعد که مفصل بنويسم.

پ.ن: اگر هفته‌ی آينده هم ديديد ناپديد شدم برای اين خواهد بود که قراره نفاش بياد "در و ديوار به هم ريخته‌شان، بر سرم می‌شکند" رو رنگ کنه و ممکنه نتونم دست‌رسی داشته باشم به کامپيوتر.

فعلن همين ...

No comments: