2006/09/07

-و اما اعصاب‌مان خرد و غیره می‌باشد. خوشم نمی‌آد برنامه‌ام مشخص نباشه، که سرنوشتم به تصمیم فلان شورا یا جلسه بستگی داشته باشه که همه می‌دونیم چطور تصمیمات‌شون گرفته می‌شه(۱۰۰ درصد رندم! بسته به وضعیت هوا و فشار جوی و نوع صبحانه مصرف شده و علی‌الخصوص جهت وزش باد). بنابراین طبیعیه که حس و حال نوشتن نمی‌مونه.

-از شنبه تا شنبه نیستم. یه مسافرت به شدت لازم می‌رم. از تابستون سال پیش درست و حسابی مسافرت نرفته بودم. عید که تمام مدت رو پروژه کار می‌کردم، بعدش هم جز اون ۳ روزی که برای نمایشگاه رفتم تهران، خبری نبود. سعی می‌کنم در طول راه عکس بگیرم و بنویسم.

-و از احوالات به‌‌هم‌ریخته ما همین بس که Meat Loaf را با Pink Floyd و Andrew Lloyd Weber و شجریان و اوهام، گوش می‌نماییم.

-این دوست‌مون این‌جا یه مطلبی راجع به خرید لپ‌تاپ نوشته. من یه تکه کوچک از تجربه خودم به‌ش اضافه می‌کنم.
گمونم تو ایران، به خاطر تحریم و نبود گارانتی مطمئن و خدمات پس-از-فروش خیلی ضعیف و نبود نمایندگی مستقیم شرکت‌ها و البته مهم‌تر از همه، قیمت بالای لپ‌تاپ به نسبت درآمد متوسط یه ایرانی، برای خرید لپ‌تاپ باید دقت خیلی بیشتری کرد. به نظرم اولین و مهم‌ترین چیزی که موقع خرید باید کاملن مشخص بشه هدف از خرید لپ‌تاپه. لپ‌تاپ خریدن یه سری مزیت کلی داره که در اون بحثی نیست(قابل حمل بودن و ...)، اما اگر برای کار و به دلیل خاصی خریده می‌شه، باید متناسب با نوع کار دنبال خرید رفت. به عنوان مثال اندازه مونیتور، فاکتور مهمیه که وزن لپ‌تاپ و اندازه‌اش با تغییر سایز اون، تغییر می‌کنه و انتخاب اندازه مناسب، کاملن به کاربرد لپ‌تاپ برای شما بستگی داره. من چون با لپ‌تاپم کد می‌نویسم، کم‌تر از ۱۵ اینچ زیاد برام جالب نبود(چون هنوز قراره از چشمم استفاده کنم و اصلن برام خوشایند نیست که در راه استفاده از تکنولوژی جدید شیشه عینکم کلفت‌تر بشه!). اگر کسی برای استفاده تجاری لپ‌تاپ می‌خره، شاید اندازه‌های کم‌تر از ۱۴ براش مناسب باشه. همین مساله در مورد قدرت CPU و نوعش، مقدار و نوع RAM، نوع کارت گرافیک و نوع هارد(حجمش و دورش و نوعش) هم صدق می‌کنه، چون عمومن قابلیت ارتقا لپ‌تاپ به نسبت PC خیلی محدود‌تره و بعد از مدتی، هر قدر هم که پول بابتش داده باشید از دور خارج می‌شه.
مساله دوم این‌که نویسنده فقط مسائل فنی لپ‌تاپ رو بررسی کرده(به طور کامل و دقیق)، اما چیزی که به همون اندازه مهمه، مشخصات فنی خود خریداره! وزن لپ‌تاپ من حدودن ۲.۶ کیلوگرمه و به نسبت جزو لپ‌تاپ‌های سبک محسوب می‌شه، اما... اگر مثل من عادت به پیاده‌روی طولانی دارید و نیاز مبرمی به اندازه مانیتور بالا ندارید، تا جایی که ممکنه سعی کنید لپ‌تاپ کوچک‌تر و سبک‌وزن‌تر بخرید. گمونم برای هر خریداری قبل از خرید لپ‌تاپ لازم باشه یکی دو ساعت با کیف‌ حاوی لپ‌تاپ و شارژر و باقی متعلقاتش پیاده‌روی کنه. بعدش قطعن سعی می‌کنه تا حد امکان هر اینچ و گرم اضافه رو کم کنه(البته این شامل حال بدن‌ساز‌ها و وزنه‌‌بردارها و غیره نمی‌شه. اون‌ها PC رو هم روی دوش‌شون حمل می‌‌کنن!). به یاد داشته باشید که مهم‌ترین قابلیت لپ‌تاپ، قابل حمل بودنشه. نذارید امکانات بیشتر، این قابلیتش رو محدود کنه.
مساله دیگه نوع مانیتوره. معمولن کیفیت مانیتور لپ‌تاپ توی نور داخلی زیاد قابل بررسی نیست. اما تفاوت کیفیت LCD ها توی نور آفتاب کاملن مشخص و واضحه(و اون‌وقته که مشخص می‌شه چرا LCD های سونی، بی‌رقیبه!). بد بودن کیفیت LCD می‌تونه کارایی شما رو(مدت زمانی که می‌تونید کار کنید بدون این که چشم‌هاتون خسته بشن، جاهایی که می‌تونید از لپ‌تاپ‌تون استفاده کنید و ...) کم کنه. در ضمن اگر قرار به مقایسه بود، دقت کنید که شدت روشنایی دو نوع مونیتوری که مقایسه می‌کنید یکسان باشه.
مساله گرمای لپ‌تاپ هم مساله مهمیه. اگر قراره مدت زیادی با لپ‌تاپ کار کنید، گرم شدن زیر لپ‌تاپ می‌تونه باعث عرق کردن LAP تون! بشه و این گاهی خیلی ناخوشاینده. یا مثلن در مورد لپ‌تاپ‌های سونی، دو سه مدلی که من تونستم روشون کار کنم، سمت راست کی‌بردشون داغ می‌کنه(کاملن محسوس) و این برای منی که به طور معمول کف دستم عرق می‌کنه، وحشتناکه. ممکنه به طور معمول این مسائل کوچک به نظر بیاد و در مقابل برند سونی یا مونیتور اکس-برایت و سی‌پی‌یو دوال کور زیاد دیده نشه، اما وقتی برای کاری نیاز به تمرکز کامل دارید و گرمای کی‌برد باعث عرق کردن دست‌تون شد و حواس‌تون پرت شد و اعصاب‌تون خرد، اون وقت گمون نکنم سی‌پی‌یو سلرون با دوال کور فرقی داشته باشه!
مساله دیگه کیفیت کی‌برده. در مورد کی‌بردهای مختلف می‌تونید ریویوها رو روی اینترنت بخونید، اما راحتی کار با کی‌برد خیلی مهمه و اگر کی‌برد خوش‌دست نباشه، کارایی شما رو محدود می‌کنه. باز هم برمی‌گردیم به مشخصات فنی خریدار. کی‌برد بد با ارگونومی نامناسب به دست شما(انگشت‌ها و مچ) فشار می‌آره و باعث بروز مشکل می‌شه.
مساله خیلی مهم دیگه، طول عمر باتریه. اصلن به اعدادی که به عنوان مدت کارکرد باتری داخل مشخصات لپ‌تاپ نوشته شده اعتماد نکنید. پارامترهایی که روی مدت شارژ باتری اثر می‌ذارن خیلی زیادن(شدت روشنایی LCD، نوع کار انجام شده با لپ تاپ، استفاده کردن یا نکردن از DVD-Drive، و این‌که سی‌پی‌یو، از نوع Speed Step هست یا نه) و اون اعلام رسمی مدت زمان شارژ، تحت شرایط خاصی تست می‌شه که ایده‌آله، در حالی که شراطي کار معمولن ایده‌آل نیست. در این مورد هم مطمئن‌ترین کار، خوندن ریویو از چند منبع مختلف و مقایسه کردن اون‌ها با همه.
راستی نوع ویندوز لپ‌تاپ هم مهمه. معمولن روی همه لپ‌تاپ‌ها ویندوز اریژینال نصبه، اما ویندوز Home Edition با Professional چند تا فرق داره که مهم‌ترین‌شون اینه که ویندوز هوم ادیشن نمی‌تونه با دامین، جوین بشه و فقط به ورک‌گروپ جوین می‌شه و یه سری امکانات مثل IIS روش قابل اجرا نیست. خلاصه مثل من مجبور نشید به خاطر مخصوصن این دو خاصیت، ویندوز اریژینال آپدیت شده مرتب رو دستکاری کنید و غیرقانونی‌اش کنید تا IIS روش نصب بشه.
و در آخر، اگر لپ‌تاپ خریدید(مبارکه!)، به نظر من دنبال کیف‌های بزرگ و پر زرق و برق نرید. اولن استفاده از این کیف‌ها کاملن مشخص می‌کنه که توی کیف لپ‌تاپه(اگر مثل من تجربه زورگیری و دزدیده‌شدن موبایل و باقی متعلقات‌تون رو تو روز روشن توی یکی از شلوغ‌ترین نقاط شهر داشته باشید، شما هم مثل من محتاط می‌شید. ضمن این‌که وظیفه پلیس سرکوب ‌کوچک‌ترین آزادی‌های فردی و با ماشین‌های آنچنانی دنبال پسر و دخترها رفتنه و ارشاد! شما در مورد نوع پوشش و غیره نه دنبال دزدها و زورگیرها رفتن! هیچ جای این شهر امن نیست. این درسی بود که من، متاسفانه به سختی، یاد گرفتم)، بعد هم این نوع کیف‌ها معمولن سنگینه و هر قدر هم زیبا و جالب و شیک باشه، ارزش فشاری که به بدن‌تون می‌آره رو نداره. من کیف های برزنتی با لایه داخلی ابر رو ترجیح می‌دم. هم از لپ‌تاپ محافظت می‌کنن هم سبک و راحتن.
باز هم تاکید می‌کنم، وزن و کارایی. سعی کنید با توجه به نیازهای اساسی‌تون برای استفاده از لپ‌تاپ، تعادل رو بین کم‌ترین وزن و بیش‌ترین کارایی برقرار کنید.

خب دیگه من به علت ارگونومی نامناسب محیط کار! در شرف نصف‌شدن از وسط می‌باشم! نوشته بالا رو بدون ادیت کردن پست می‌کنم. اگر روش کار می‌کردم خیلی مفصل‌تر می‌شد و به‌تر، اما الان نه وقتش هست نه حوصله‌اش.

فعلن همین...

پ.ن: آهان یادم رفت! علاوه به موارد بند ۳، Janis Joplin را هم اضافه کنید.

No comments: