2003/04/26


فقط برای تست !!!


اين يادداشت فقط برای تسته، فقط برای امتحان.بعداْ شروع می کنم به نوشتن.
جالبه که به آرشيو اکثر وبلاگ ها که می ری اول اولش به يه همچين چيزی بر ميخوری.اين نشونهء چيه؟يه جور احساس مشترک که باعث می شه همه اول وب لاگشون يه يادداشت "فقط برای تست" بنويسن؟بعدش چی می شه؟یکی از دلايلش قطعاً همون تست کردنه اما خيلی چيزهای ديگه هم هست که باعث می شه فقط يه نشونهء کوچولوی "آهااااای؛من هم هستم، الان هم دارم تست می کنم" از خودمون به جا بذاريم و بريم.بعدش چی می شه؟اولين باری که نوشتهء خودمون رو روی صفحهء خام وبلاگمون مي بينيم که يه نفر سرش رو يواشکی آورده بالا و می گه "من تست مي کنم، پس هستم!!" چه اتفاقی می افته؟بعدش هجوم احساسات عجيبيه که آمادگيشون رو نداری(البته نه دقيقاً هجوم، چون حجمشون همچين زياد هم نيست)
اولش يه مدت وبلاگ مي خونی، بعدش مي بينی بعضی ها چقدر مثل خودت می نويسن، مثل خودت فکر می کنن.که دنيای بعضی ها چقدر شبيه مال خودته، و بعد....يکی از اون تو مي گه من هم می خوام بنويسم.اينقده اصرارت مي کنه که ميای يه وبلاگ register مي کنی و يه "just a test" هم می فرستی و بعدش.......می مونی که حالا که وبلاگم درست شد و يه کوچولو هم نوشتم، حالا چی بنويسم؟چطور بنويسم؟کدوم يکی از حرفهام رو بنويسم؟و بعد....اکثراً با تموم شک ها و فکرهايی که نمی تونن خودشون رو از شرش خلاص کنن شروع می کنن به نوشتن.اما اينا همش موقته.اگر پشتکار داشته باشی(يا اگر مثل من تنبل باشی اما حرفهات در حال سرريز باشه) اونوقت يه مدت که بنويسی همه چيز همونی می شه که بايد باشه.هر کس مخالفه بره از اول آرشيو زيتون يا انگوری يا بقيه شروع کنه به خوندن(چی چی هر کی مخالفه؟؟!!!.....کسی وبلاگ من رو نمي خونه که؟؟!!!).می بينين که انگوری يه مدت طول کشيد تا قدش شد 15 متر، يا زيتون اون اولش از همين زيتون معموليها بوده، اما الان شده زيتون پرورده!!
به هر حال من هم شروع کردم به نوشتن.نميدونم کسی وب لاگم رو کسی می خونه يا نه، اما به هر حال من مي نویسم.نمي دونم "کجا نشان قدم ناتمام خواهد ماند" اما تا اونجا مي نویسم
خدا نگهدار
-راستی يادم رفت بگم:اين يادداشت رو فقط برای تست نوشتم

No comments: