آقا جان اینجا نه آثار باستانی دارد که دربارهاش قلمفرسایی کنیم، نه بخش دیدنی و توریستی و نه اصولن چیز خاصی. دریا و جنگل را هم که باید باشید و نسیم شور و بوی خاص و قابل تشخیص جنگل را حس کنید(برای خالی نبودن عریضه، جایتان هم خالی!). در نتیجه به من برچسب غرغر و اینها نزنید اگر بحث کشیده شد به ...
پشه! پشه معمولی نه که! خفاش خونآشام! هیچکارشان هم نمیتوانی بکنی. یک بار با اسپری بهشان حمله کردم. نصف قوطی اسپری را بیرحمانه و با چشمان خونبار به هوا و سقف و کف و همهجا پاشیدم. و اثر کرد البته، ولی به خودم! نصف روز نتوانستم پایم را داخل اتاق بگذارم. پشههای عزیز هم در حال لذتبردن از بوی دلنشین اسپری حشرهکش، انواع و اقسام مانورها را به افتخار من اجرا کردند. این روزها هم که روی پروژه کار میکنم، هر از چندوقتی که احساس میکنم صدای وزوز خیلی زیاد شده، با دست پسشان میزنم. آخر شبها کلی پشه میبینید که مورد لطف دست من قرار گرفتهاند و با بالهای کج و کوله و چشمهای چپشده این اطراف تلوتلو میخورند!
فعلن همین.
No comments:
Post a Comment