2006/07/02

هیچی آقا جان! می‌خواستم تولید محتوا کنم اما هارد ۱۲۰ کامپیوتر محل کارم بدون هیچ دلیل خاصی دیگه هیچ کدوم از درایوها رو نمی‌شناسه. لااقل ۶۰ گیگ اطلاعاتم رفت+ویندوز+لینوکس+۲تا پروژه و یه جزوه که داشتم آماده می‌کردم. اعصابم خرده. بدترین اتفاق ممکن در بدترین زمان ممکن به بدترین شکل ممکن افتاد. پنداری حرف‌هام هم با اطلاعات پرید. عجیبه که تموم درایوها رو یا فرمت شده و کاملن خالی نشون می‌ده یا فرمت نشده. حالا با Easy Recovery کار می کنم شاید درست شد اما بعید می دونم. اگر شانس منه که این یکی هارده هم که موقت گذاشتم رو سیستم پودر می شه.
جالبه تازه وقتی این اتفاق می‌افته می‌بینی چقدر چیز ریز و درشت داشتی رو سیستمت. حتا فکر کردن به اون صفحه‌هایی که بوک‌مارک کرده بودم هم حالم رو بد می‌کنه.
پروژه و جزوه‌ای که گفتم از قبل بک‌آپ داشتم. اما ۳-۲ روز یادم می‌رفت فلشم رو ببرم و ... .
هیچی دیگه. فعلن همین تا من برم ببینم چه بلایی می‌تونم سر این زبون‌نفهم بیارم.

پ.ن: بارها از خودم پرسیدم زندگی در عصر حجر راحت‌تر نبود؟ لااقل هیچ‌کس نگران بک‌آپ و اینها نبود دیگه!(به این می‌گن غر زدن کلیشه‌ای! همه کارت با تکنولوژی جدیده، بعد تا یه ذره اذیتت می‌کنه فوری نوستالژی اجدادت رو می‌گیری که انسان‌های اولیه بودن و غیر از شکارکردم و البته زیر دست و پای ماموت‌ها له نشدن هیچ مشغله دیگه‌ای نداشتن! بعدش هدفون mp3 player رو می‌ذاری به گوشت و ری چارلز گوش می‌دی تا اعصابت آروم بشه!)

No comments: