2004/12/27

جوجه تيغی ها، آرتور شوپنهاور، ترجمه: فرهاد سلمانيان
در يك روز سرد زمستاني دسته اي جوجه تيغي گرد هم آمدند تا با گرماي بدن هم، خود را از يخ زدن در سرما حفظ كنند. اما كمي بعد حس كردند تيغ هاي بدنشان به هم مي خورد. طوري كه دوباره آنها را از يكديگر دور مي كند.
هنگامي كه نياز به گرم شدن دوباره آنها را گرد هم آورد، همان حادثه دوباره تكرار شد طوري كه ميان دو وضعيت رنج آور[سرما و فرورفتن تيغ بدنهايشان درتن ديگري] آنقدر جابجا شدند تا به فاصله ي مناسبي از يكديگردست يافتند كه مي توانستند در پرتو آن به نحو احسن وضعيت مذكور را تحمل كنند. درجامعه نياز، نيز به همين ترتيب ازنقصان و يكنواختي درون هر كس ناشي مي شود و آدميان را بسوي يكديگر مي كشاند. اما خصلتهاي زننده ي بسيار و اشتباهات غير قابل تحمل انسانها، آنها را دوباره از يكديگر دور مي كند.فاصله متناسبی كه سرانجام آدميان در ميان خود بدان دست مي يابند ودر پرتوآن همزيستي امکان شكل گیری می یابد، ادب واخلاق نيك است. درانگليس خطاب به كسي كه اين فاصله را با ديگران حفظ نكند، مي گويند:
« 1!Keep your distance»
هرچنددر پرتوحفظ اين فاصله نياز به گرمای متقابل تنها بصورت ناقصي رفع مي شود، اما رنج فرو رفتن تيغ ها در بدن يكديگر نيز در ميان نخواهد بود.
با این وجود آن که گرماي دروني بسيار دارد، ترجيحاً دور از جمع مي ماند تا نه كسي را آزار دهد و نه از كسي آزار ببيند.

لينک گويا

No comments: