2005/09/12

هيچی آقاجان! گير کرديم به اين نقطه‌ی حضيض زندگی، ول‌مون هم نمی‌کنه، ول‌ هم نمی‌توانيم‌ کردن خود را! و خودتون می‌دونيد هم که با يه تکون ناجور لباس نه‌چندان برازنده‌ی زندگی بر تن ما از همون‌جا که گير کرده، پاره می‌شه(با آهنگی ناخوشايند، چيزی شبيه پزززززززت) و ما خواهيم‌ماندن با لباس زندگی، پاره شده از نقطه‌ای استراتژيک، بدون امکان وصله يا رفو(حتا به‌دست اون خياط خوبه طبقه‌ی بالای قسطنطنيه). و حتا نمی‌آن به بهانه‌ی برهنگی در ملا عام دست‌گيرمون کنن و از اين شلوار گشادها(ظاهرن به‌ش می‌گن شلوار کردی؟) و پيراهن‌های کثيف تن‌مون کنن و ببرن‌مون، همين‌طور بايد ادامه بدهيم(قسمت پورنوگرافيک زندگی!).

No comments: