2003/10/19

دلم گرفته
دلم عجيب گرفته است
خيال خواب ندارم ...
و هيچ چيز مرا از هجوم خالي اطراف نمي رهاند

اينقده نازک نارنجي شدم... با کوچکترين اتفاقي بلافاصله پرتاب مي شم به دنياي سايه ها...
نمي دونم چرا اينطوريم.واقعاً نمي دونم.
از چيزهايي دلم مي گيره که حتي فکر کردن بهشون هم خنده داره.
از دست خودم خسته شدم.حوصله ام سر رفته.چرا نمي تونم مثل بقيه باشم؟؟اه اه اه ...

No comments: