2003/05/08
جادو
می خوام ايندفعه جدی بنويسم.راجع به چيزی که من اسمش رو گذاشتم جادو.جادويی که توی هر رابطه ای که با هر کسی برقرار می کنی وجود داره.اصلاً وجود اين جادو باعث می شه که با يه نفر دوست بشی و دوستيت رو باهاش ادامه بدی و کلاً دوستش داشته باشی.اين جادو مثل يه جور Credit می مونه.معمولاً اين جادو اعتبارش برای جنس مخالف خيلی بيشتره اما دقيقاً منظورم از اعتبار يا Credit چيه؟اين همون چيزيه که باعث می شه از يه نفر بدترين کارهاش رو به دل نگيرين.که کارهای هرچند عاديش رو دوست داشته باشيد.که سعی کنيد با اون هماهنگ باشين.بهش اهميت بدين.به خاطرش کارهايی رو انجام بدين که گاهی شايد برای خودتون هم انجام نمی دين.حالا هر چقدر اين رابطه شديدتر باشه و عميق تر و صميمی تر، اين قضيه مشخص تره و بارز ترين شکلش هم توی روابط بين پسرها و دخترهاست.اما اين اعتبار تغيير هم می کنه.کم و زياد می شه.وقتی کاری رو انجام می ديد که دوستتون رو خوشحال می کنه، به اعتبارتون اضافه می کنيد.وقتی همدمشين، کنارشين، سعی می کنين بهش کمک کنين، و ... وقتی دوستش دارين به اعتبارتون، مرتباً اضافه می شه.برعکس هر قدر که بهش بدی کنين، ناديده ش بگيرين، به فکرش نباشين، و اشتباه کنيد، اشتباه هايی که از روی عمد هستن يا اشتباه هايی که ارادی نيست اما به هر حال نبايد اتفاق می افتاد، اونوقت دارين از اعتبارتون کم می کنيد.گاهی اوقات هم شما يا طرف مقابل به دلايلی اين اعتبار رو مسدود می کنن.يعنی ديگه نمی شه زيادش کرد، فقط می شه مصرفش کرد.تا زمانی که تموم بشه و اون کسی که اعتبار شما رو بسته بتونه با خيال راحت ازتون دل بکنه.
گاهی پيش می آد، بدون استثنا و برای هر کسی، که بين ما و کسانی که دوستشون داريم فاصله می افته، ناراحتی به وجود می آد، و مسائلی که باعث می شه از هم دور بشيم.اما هر اتفاقی که بيفته، هر اتفاقی، بنا به ارزشی که اون جادو برای ما داره نبايد کاملاً بشکنيمش و خرابش کنيم، نبايد بذاريم مسائل کوچيک و بزرگ به اون لطمه بزنن، و اگر حواسمون نباشه، اگر بيشتر از اعتبارمون خرج کنيم، اگر بيش از حد اين آتش رو لگدمال کنيم، اونوقت از بين می ره، در اکثر موارد برای هميشه.و بعد.....بزرگترين چيز دنيا رو توی وجود اون کسی که دوستش دارين و دوستتون داره، از دست دادين.اون تعلق خاطر رو، اون محبت جوشان رو، اون جريان عشق و احترام و صبری که به طرف شما سرازيره، و از همه مهمتر، اعتماد و تکيه ای که دوستتون به شما داره.چيزی که از دست دادنش هميشه به دنبال خودش پشيمونی داره و ناتوانی برای برگشتن راهی که يک طرفه ست.
جادو رو فراموش نکنين، وگرنه آخر رابطه تون مثل اين خواهد بود:
"مانده از شبهای دورادور
بر مسير خامش جنگل
سنگچينی از اجاقی خرد
اندرو خاکستر سردی
داستانی حاصلش دردی"
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment