2003/08/29

-وزارت امور خارجهء کانادا گفته که از اين به بعد با عکس هايی که توی اون صاحب عکس لبخند زده برای پاسپورت گرفتن برخورد می شه و عکس ها بايد با قيافه های کاملاً جدی گرفته بشه.جالبتر اينکه تا يه تاريخی هم مهلت داده که اونهايی که می خوان عکس گذرنامه شون مهربونتر!! باشه يه عکس با لبخند نامحسوس!! بيارن.از اين تاريخ به بعد هم که فقط عکس های خيلی جدی رو قبول می کنن.اونهايی هم که نيششون بازه بايد برن يه فکری به حال خودشون بکنن.می گم که ... چيزه ... اين خارجی ها هم اصلاً چيزی به نام ضريب هوشی ندارن هاااا.اين همه ايرانی فرار مغزها کردن رفتن شدن آبروی آمريکا و کانادا و بقيه جاها، هنوز که هنوزه از ما ايرانی ها درس نگرفتن.راه حلش اينقدر ساده ست که واقعاً فقط اين جنايتکارهای شيطان بزرگ ممکنه به فکرشون نرسه.اولاً اينکه عکاسی رو منتقل کنن به محل وزارت خونه.يعنی هر کس که خواست عکس بگيره بايد از عکاسی وزارت خونه استفاده کنه.از اون طرف از پرسنل وزارت خارجهء ايران استفاده کنن.مخصوصاً از مذکرهای نوع ريشدار(ورژن خفن با ريش نامرتب و لباس کثيف توصيه می گردد) و مونث های چادری خفن(اونهايی که سر و تهشون مشخص نيست و مثل يه توپ پارچه ای سياه اينطرف اونطرف قل می خورن و به انسانها!! گير می دن).اينطوری تضمين شده ست که همهء عکسها مدل هاپويی در بياد و همهء چهره ها به شدت خشن و عصبانی بشه(تا جايی که دفعهء بعد که اطلاعيه دادن، توش بنويسن:ای امت شهيدپرور کانادا!!حالا ما يه چيزی گفتيم هااا! شما ها چقده لوسين!! بد اخلاقهاااا!!!).ضمن اينکه مقادير معتنابهی ريش و عناصر نامطلوب و ناجور رو از بين انسانها خارج کرده و دچار صادرات غير نفتی می شويم.اين مثال عينی "هنر نزد ايرانيان است و بس" بود.


-من اگر نخوام خاطرهء تو رو بايد چکار کنم؟؟من اگر نخوام وقت و بی وقت ياد تو بيفتم به کی بايد بگم؟؟ تو و خاطره ت نمی خواين بالاخره دست از سر من برداريد؟؟


-به جون خودم سرور های Yahoo رو دادن به ايرانی ها.ديديد چه وضعی راه افتاده.Offline که کلاً تعطيل.همينطوری صحبت عادی رو هم جواب نمی ده.همه پناه آوردن به Msn که نسبت به Yahoo محيطش خشکتره، اما خب .. مطمئن تره.فقط يک مشکل داره، اون هم اينه که نمی شه Offline گذاشت که اون رو هم بايد طی استراتژيکی به بيل گيتس گفت.


-فيلم Meet Joe Black رو ديدم.برد پيت و آنتونی هاپکينز هنرپيشه هاش بودند.براد پيت در نقش مرگ ظاهر می شه که می خواد جون آنتونی هاپکينز بسيار ثروتمند رو قبل از تود ۶۵ سالگيش بگيره.اما يه قرار با انتونی هاپکينز می ذاره و به صورت يه آدم عادی بيرون می آد که دنيای آدم ها رو ببينه. و بعد عاشق دختر آنتونی هاپکينز می شه.فيلم با ارزشی نبود، اما سرگرم کننده بود.شرط می بندم نصف دخترهای دنيا بخوان که مرگ به صورت برد پيت بر سرشون نازل بشه.


-در حال روبه راه کردن Template جديد هستم.همين روزها دوباره Reload می شم.


شايد باز هم نوشتم.


عمو پت پيشنهاد سازنده

No comments: