2003/09/19


Bringin' Out The Dead


برگشتم ...
بلاخره از اين مسافرت عجيب برگشتم ...
يادداشت های مسافرتم رو بعداً می نويسم.اين روزها همدمم يه دفترچهء خاکستری بود که هميشه توی جيب عقب شلوارم بود و يه خودکار مارک پارکر آلبالويی، هديهء تولدم.
اما حالا ... حس عجيبی دارم، انگار هيچ چيز مفهوم و ملموس نيست، انگار همه چيز رو از پشت يه شيشهء ضخيم نامرغوب می بينم، از همونهايی که اونطرفشون رو کج و معوج نشون می دن ... در حالت عادی همه چيز سر جای خودشه، طبيعی و درست، اما به راحتی تکون دادن سر، مثل همون تصويرهای توی شيشه کج و نامفهوم می شه و اين حس رو به من می ده که هيچ چيز واقعی نيست ... همه چيز يه خياله.
دوباره درگيری های دانشگاه داره شروع می شه و من بايأ اين ترم خوب بخونم تا معدلم يه مقدار رو به راه بشه ... دوباره رفتن بين آدمهايی که واقعاً حس می کنم ديگه تحملشون رو ندارم ...
من آدم پرطاقتی هستم، از کنار همه چيز می گذرم؛ اما ديگه خرابی از حد گذشته(چقدر اين جمله رو دوست دارم ...).وقتی خيلی راحت توی خونه کلمه هايی مثل بی احساس و آدم ماشينی و بی فکر و بی مسووليت به من گفته می شه چه توقعی می تونم از بقيه داشته باشم.خسته شدم ... مگه آدم چقدر می تونه طاقت بياره؟ حس آدمی رو دارم که کورمال توی تاريکی راه می ره و هر مسيری رو که شروع می کنه با صورت به يه در بسته می خوره، و سردی و زمختی در رو با تمام وجودش حس می کنه.
خيلی راحت می تونم قضيه رو با يه جملهء ساده توضيح بدم: از همه چيز خسته شدم ، فرسوده شدم و بی رمق، بی انگيزه ... الان که داشتم اينها رو تايپ می کردم به ذهنم رسيد اينهايی که می نويسم تعريف و توصيف يه مرده ست.
اصلاً من هم همينم ... يه مرده ...

بسه ... کافيه ... عين پيرزن هايی که 92 سال و 6 ماه سنشونه هی غر می زنم ...(می خواستم يه Emoticon اينجا بذارم اما اونی که می خواستم رو پيدا نکردم ... هيچ جا لبخند تلخ نديدم ... به هر حال موقعی که اين آخر رو نوشتم گوشهء لبم يه دونه لبخند تلخ بود ... من خوب بلدم لبخند تلخ بزنم، اون هم جوری که کسی تلخيش رو حس نکنه ....)

-من نمی دونم وقتی می خوايد به من حرف بزنيد چرا هی می ندازيد گردن کامپيوتر؟؟اين کامپيوتر تورو کرده آدم ماشينی ... اين کامپيوتر ... اين کامپيوتر ... خب همين حرفها رو درست به خودم بگيد ... اصلاض من نمی دونم اگر اين کامپيوتر نبود شما چطور سر بحث آدم ماشينی رو باز می کرديد؟؟؟؟

No comments: