2003/11/04

اون چيزه اي که گفتم اون ته تها شکسته، تکون که مي خورم جيرينگ جيرينگ صدا مي کنه، شايد هم جيليگ جيلينگ.بايد مواظب باشم کسي صداش رو نشنوه ...
مخصوصاً براي فردا.فردا تولد اميرحسينه.طبق هماهنگي هاي به عمل امده طي ديشب، قرار بر اين شد که فردا بريم کافي شاپ که تولد اميرحسين مبارک بشه.بايد حواسم باشه که فردا اينطوري با لب و لوچه هاي آويزون نرم اونجا...
اين گردهمايي وبلاگ نويس ها رو هم نمي رم.هم چون کار دارم هم اينکه حامد نمي ره ...
ديگه همين ...

No comments: