2003/12/31

ايني که نوشتم حساس مي کنم پايانم نزديکه، يه حس 4-3 ماهه ست، نه مربوط به بعد از زلزله!
چندين و چند وقته که حس مي کنم مسافرم ... مسافري که بايد بره!

دورها آوايي ست
که مرا مي خواند

-کريسمس همه مبارک!
همه وقتي کريسمس مي شه ياد درخت کريسمس و بابانوئل و اينا مي افتن!
اما من يآد عشق جاودانم مي افتم.عشق من که خيلي وقته نديدمش و ازش بي خبرم.
کسي که يه زماني هربار مي ديدمش دلم رو مي برد.
اسکروچ!!!!
يادش به خير اون موقع ها که اسکروچ رو نشون مي داد هر سال.
هروقت اون شريکش مي گفت:
بدرووووووود اي خسيييييييييييس من اينطوري مي شدم
اميدوارم هر جا که هست يه عاااالمه پول داشته باشه که از صبح تا شب هي بشمردشون!
و اين بود عاشقانهء من براي اسکروچ!

Ciao

No comments: