-مسخرهست که حتی عشق هم مثل تموم مسائل دنيا اومد-نيومد داره.
اگر نگرفت، نگرفته ديگه. کاری نمیشه کرد. میتونی سعی کنی فراموش کنی، میتونی کنار بيای(چه سقوط دردناکی)، میتونی بميری(چه رهايی لذتبخشی) اما نمیتونی چيزی رو عوض کنی.
و تلخترين اتفاقی که تو زندگی انسانها میافته همينه: در دام مانده باشد ... صياد رفته باشد
اما خوبيش اينه که هميشه میتونيم جلو خودمون رو بگيريم و اون عشق بیحاصل احمقانه رو نشون نديم. فقط برای حفظ تکههای چيزی که زمانی غرور بود.
و جالبه که از ميون تموم مسائل انسانی، حتی عشق، نهايتاً غرور سر و کلهاش پيدا میشه.
و بدترين قسمت قضيه اينه که با خودت فکر میکنی چه چيزهای باارزشی از وجودت رو به پای درختی رسيدی که هميشه خشک میمونه.
بدترين قسمت ماجرا اون تاسف تلخه.
نه؟
امشب: شب سگی!
No comments:
Post a Comment