ديوارنوشتهء راست راستکی
امروز داشتم می اومدم خونه.روی يه ديواری نوشته بودن:
"از عشق تو شبها با جوراب می خوابم!!!" :))
کلی مثل ديوونه ها با خودم تو خيابون خنديدم.:)
امتحانات خيلی مشکل شدن.مثل اينکه تلافی تجمع ها و تحصن ها رو دارن با امتحان در می آرن ):
شبها وقتی می رسم خونه، از خستگی در حال مرگم، پس وقتی برای وب لاگ نويسی نمی مونه تا شنبهء هفتهء بعد.
برای کسانی که بخوان حالم رو بدونن، بهترم اما هنوز مشکلات دارم.اين امتحان ها و فشارشون هم شده مزيد بر علت.اما بهترم.خيلی خيلی بهترم.
شب خوش
عمو پت
No comments:
Post a Comment