2003/06/02


???Victim Of Your Crime


به من می گه خود آزار.به من می گه خودت می خوای اينطوری باشی.می گه خودت می خوای رنج ببری.که خودت می خوای خودت رو پاره پاره کنی.
اشتباهه. اشتباهه. وقتی توی شرايط من نبودی چطور می تونی به من بگی خود آزار؟چطور می تونی به من بگی که خودم می خوام توی اين جهنم زندگی کنم؟نمی خوام.نمی خوامش.ازش متنفرم ...... متنفر.اما نمی تونم.گاهی فکر می کنم اينها همه تاوانيه که بايد برای دوست داشتن تحمل کنم.که به ازای احساسی که دارم بايد اينطور از خجالت خودم در بيام.اما .... می خوام باز هم تلاش کنم.می خوام بزنم به در بی خيالی.کی به کيه، مگه نه؟
می خوام خودم باشم.خود خودم.ارزش تلاش کردنش رو داره.فقط اگر يه نفر با من بود.فقط يه نفر می خوام، از بين تموم آدمهای دنيا.کسی نبود؟؟؟ ... نه کسی نبود.تا آخرش خودمم و خودم.
پس زنده باد خودم.آخ جون خودم.چقده ذوق کردم برا خودم.

عمو پت بی خيال

No comments: